مریم منصوری کارگردان و نمایشنامه نویس عرصه تئاتر است که با مدرک کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشکده هنرهای زیبا ی دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد سینما تئاتر دانشکده هنر تهران، فعالیت خود را در زمینه کارگردانی و نمایش نامه نویسی آغاز کرد.
آمده بودیم اینجا بمیریم، تور عروسی مامان، آخرین سفر، اتاق گریم، گندم زار دور از جمله نمایشنامه هایی هستند که مریم منصوری کارگردانی آنها را بر عهده داشته است وی همچنین در نگارش داستان های کوتاه ادبی نیز تبحر دارد که شکارگاه، از پشت شیشه های گراند هتل و ماروپله از جمله آنها محسوب میشود.
منصوری که برای نگارش نمایشنامه آمده بودیم اینجا بمیریم در بخش مسابقه صحنه هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت در آذر و دی ماه سال ۹۹ موفق شد رتبه سوم را از آن خود کند به دیباچه گفت: این نمایش نامه بر اساس سفری که من درحدود ۸ سال پیش همراه با دانشجویان دانشکده سینما تئاتر به مناطق جنگی داشتیم ، ایده اولیه ش در ذهنم شکل گرفت و در خرمشهر اتوبوس ما جلوی خانه ای پارک شده بود که در هنگام اشغال خرمشهر، مقر فرماندهی نیروهای عراقی بود و از همانجا ایده این نمایشنامه به ذهنم رسید و بعد از آن کار پژوهشی در تاریخ خرمشهروضعیت شهدا و خانواده هایی که در جنگ بودند و به واسطه اشغال خرمشهر مهاجرت کردند را آغاز کردم.
او در ادامه گفت: نمایش " آمده بودیم اینجا بمیریم" که بیشتر به صورت مونولوگ روی صحنه رفت متشکل از ۶ بازیگر است که درواقع این بازیگران در کنار یکدیگر به روایت هایی از داستان خرمشهر و اتفاقاتی که طی ۸ سال جنگ تحمیلی در این شهر برگزار شد میپردازد.
همچنین در این نمایش ما شاهد ایفای نقش پسری 13 ساله به نام محمد صادق (پرهام روئین) هستیم که به دلیل جنگ، با خانواده اش از خرمشهر خارج شده بود و به تهران مهاجرت کرده بود و طی ۸ سال دوری از شهر خرمشهر به شهر مادری اش برمیگرد و محمد صادق طی این سال ها خاطراتی را از شهر خود به یاد ندارد.
منصوری افزود: در این نمایش سعی شده با تک گویی ها منشوری از مردم خرمشهر و اتفاقات آن همراه باشیم چرا که نمایش " آمده بودیم اینجا بمیریم " به صورت چند وجهی به مضامینی چون ترک خرمشهر، مهاجرت به تهران و اتفاقاتی که برای مردم این شهر در طی جنگ افتاده را روایت کنند و این اتفاقات را در قالب شخصیتی چون حاج ندیم و یک خانواده به روایت میکشاند.
من سعی کردم از چینش این روایت ها در کنار هم از وضعیت خرمشهری ها در تهران، ترک شهر و تاریخ شهر یک روایت چند وجهی و منشوری ارائه دهم به طوری که این موضوع همانند آینه کاری است که هر کدام از این کاراکتر ها آینه های کوچکی هستند و قسمتی از تاریخ، سرنوشت و واقعیت خرمشهر را منتشر میکنند.
وی در ارتباط با دکور این نمایش گفت: در این نمایش سعی کردیم از دکور معمولی و رئالیستی استفاده کنیم و در واقع از نگارش متن ، از خطوط رئالیسم و اجرای غیر رئالیسم بهره بردیم و در واقع این موضوع استراتژیک متن بوده اما در کارگردانی با توجه وضعیت اقتصاد تئاتر و کمک هزینه ها در شرایط کرونا که اقتصاد را مختل کرده نیز، حتی اگر نمیخواستیم از صحنه های رئالیستی استفاده کنیم باز هم در کار اختلال ایجاد میکرد چرا که دست کم در جشنواره و در اجرای عموم کل مبلغ را برای دکور باید هزینه میکردیم اما ترجیح دادیم از هزینه های صحنه کم کنیم که در این مورد سینا ییلاق بیگی همکار های بسیاری با ما داشتند.=
همچنین یک استعاره و اجرای نمادین از طراحی دکور ایشان را در این نمایش به کار بردیم و این امر باعث شد ما خطوط میزانسنمان با توجه به آنچه که تمرین کرده بودیم را تغییر ندهیم و فقط صحنه نمایش خلاصه تر شد و یک سری از آکسسوار ها و اشیای مورد، نیاز طراحی نور و طراحی لباس سعی کردیم در این زمینه مختصر تر و فعال تر کنیم.
او که نگارش نمایشنامه " غمگین تر از شب" را بر عهده داشته، افزود: در این شرایط سخت کرونا تئاتر، با منع کامل به خاطر ویژگی های جمعی و پدیدار شناختی مواجه شد و از طرفی دیگر ما با رونق تله تئاترها و استفاده از مدیوم های دیگر برای تئاتر آنلاین همچون شبکه های اجتماعی یا تئاتر در رسانه ملی مواجه نبودیم و تئاتر فرزند و یا مهمان ناخوانده ای بود که برخی ها از رفتنش خوشحال شدند و تلاشی برای بازگشت آن نکردند و ما در این زمینه با مرگ تدریجی تئاتر در این دو سال مواجه شدیم که حس اضافی بودن به تئاتری ها دست داد، مثل که دارد غرق میشود، اشیاء اضافه و دورریختنی ها را بیرون می ریزند تا کشتی سبک تر شود، از منظر خیلی ها در این شرایط اجتماعی، تئاتر از جمله دور ریختنی ها بود، بنابراین اهالی تئاتر با تمام رنج ها توانستند چراغ تئاتر را روشن نگه دارند.
این کارگردان و نویسنده تاکید کرد: اجرا در این شرایط کار ساده ای نیست و گروه هایی که کار میکنند واقعا به دلایل شخصی و عشق به تئاتر کار میکنند و در میان تماشاگران این اعتماد به وجود آمده که تماشاگرانی هستند که با عشق و علاقه به دیدن تئاتر می آیند.
وی در ارتباط با تداوم تئاتر گفت: وقتی مسئولین برای تداوم تئاتر به عنوان یک هنر اصیل تلاشی نمیکنند، مخاطب دیگر به دیدن تئاتر نمیرود و به نوعی این مقوله فرهنگی را از زندگی خود حذف میکند بعد از پایان کرونا هم برای این امر باید تلاش شود تا مردم تئاتر را در سبد کالاهای فرهنگی خود قرار دهند و به سالن های تئاتر برگردند.
او بیان کرد: در واقع این تئاتر روایت زنانه و شاعرانه ای از مصائب جنگ و دوره اشغال خرمشهر و آنچه بر مردم جنگ در ترک شهر و بازگشت دوباره که میکوشندتا در ویرانه های جنگ خانه ای بنا کنند، را برای مخاطب بازگو میکند.
همچنین نمایش"آمده بودیم اینجا بمیریم " روایتگر خانواده ای است که از اولین خانواده هایی محسوب میشوند که پس از فتح خرمشهر و آزادی آن و جنگ به شهر خود باز میگردند.
او در پایان خاطرنشان کرد: در این نمایش کوشیدم تا آثار جنگ و مصائب آن را برای انسان ها به تصویر کشیده و درد و رنجی که جنگ برای مردم به وجود آورده را بدون خط کشی ها و ایدوئولوژیک و بدون توجه به کلیشه های رایج در نمایش ها و یا فیلم های سینمایی به روایت جنگ و حواشی آن بپردازم .
در این نمایش سعی شده تا زخم هایی که هنوز از جنگ باقی مانده و التیام نیافته و فقدان هایی که پس از جنگ برای هر یک از انسانها به وجود آمده را در قالب زندگی پسری که خانه و خانواده خود را از دست داده به نمایش بگذاریم و تمام این زوایا در این نمایش باعث شد تا با روایت مصائب جنگ ، دلباختگی خود را به صلح و نیاز به آن اعلام کنم و اینکه نمایش " آمده بودیم اینجا بمیریم" تمام تلاش خود را به کار بست تا موضوع صلح و زندگی در آرامش در کنار خانواده را روایت کند.
گفتنی است: نمایش «آمده بودیم اینجا بمیریم» به نویسندگی و کارگردانی مریم منصوری به مناسبت آزادسازی خرمشهر تا اواخر خرداد در تماشاخانه سرو میزبان علاقهمندان است.
گفتگو از دینا محمدی